با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
آمارها نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید. از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.
در اینجا چند نکته در رابطه با مطالعه مفید را پیش روی شما دوستانی که فصل امتحانات را در پیش دارید و یا اینکه در تدارک شرکت در کنکور هستید، قرار می دهیم که امید است مورد استفاده شما عزیزانقرار گیرد. لذا برای درس خواندن مفید لطفا توصیه های کاربردی زیر را بکار گیرید:
- با خیالی آسوده استراحت کنید
اگر زمان بشما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید: باید امروز را هم درس می خواندم و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.
با آغاز تعطیلات نوروزی، حساسترین دوره آمادگی برای كنكور شروع می شود. مسائل موجود در این دوره مانند تعطیل شدن كلاسهای مدرسه، جبران عقبماندگیهای درسی و... برنامه ریزی عید را از سایر دورهها متمایز میكند. امسال به شكل دیگری به استقبال بهار میرویم. خانهی كنكوریها بوی همیشگی عید را ندارد، بویی از جنس كنكور دارد امسال نوروز تعطیل نیست امسال سال شماست. باید حانه تكانی كنید اما از نوع كنكوری آن. باید اوضاع را مرتب كنید. اضافهها را از ذهن دور بریزید، داشتهها را گردگیری و تمیز كرده و به طور منظم در جای مناسبی قرار دهید. برای كنكوریها بهار فصل رویشی دوباره است و ثمره هایی که دیر یا زود به بار خواهد نشست ...
باید به این قضیه تاریخی نگاه کرد. معلمهای آن زمان به دلایل مختلف در تعطیلات نوروز دست از سر دانشآموزان برنمیداشتند! (درسها یادشان نرود یا کمتر از سر و کول پدر و مادرها بالا بروند) هر وقت از دست بچهها کلافه شدند داد بزنند و بگویند اگر "کتابنویسی" هات رو ننویسی، آقاتون تو مدرسه فلکت میکنه! در گذر تاریخ این موضوع برچیده نشد و هر سال طرفداران زیادی پیدا کرد؛ آنفدر که به قشرهای مختلف کشیده شد و گروههای مختلف سنی راه پیدا کرد. حالا آن کسانی که در نوروز درس میخوانند و تعطیلات را فرصتی برای پیشی گرفتن درسی نسبت به دیگران میدانند کم نیستند. البته این قشر به جز درس، کلا هیچی از تعطیلات نوروز نمیفهمند.
به هرحال این لیست را از کمترین درجه تا بالاترین درجه درسخوانی نوروزی تنظیم کردیم که امید است مورد استفاده آندسته از شما اعضای خوب پرشین استار که یا دانش آموز هستید و یا حتی برای شرکت در کنکور داوطلب شده اید مورد استفاده قرار گیرد ...
شاد بودن نه تنها مراحل زندگی هر فرد را تحت تاثیرات مثبت قرار می دهد بلکه در محیط کار نیز همین شاد بودن در جهت هر چه بهتر انجام شدن کار نقش بسزایی دارد. بطوریکه انرژی مثبتی که از یک فرد شاد انتقال می یابد اثرات معجزه آسایی دارد که نگو و نپرس :
• افراد شاد، بهتر از دیگران كار میكنند:
- افراد شاد، حامل پیامها و رفتارهای شادیبخش هستند و در محیط كار، روابط خوبی با همكاران دارند در نتیجه:
- در كار گروهی، همكاری بهتری خواهند داشت.
- اگر مدیر باشند، روابط خوبی با كاركنان دارند.
- اگر در مشاغل اداری و خدماتی باشند، مشتریان راضیتر خواهند بود.
- اگر در بخش فروش باشند، میزان فروش بیشتری خواهند داشت.
آداب معاشرت فقط مختص رفتار شما سر میز غذا نیست، آداب معاشرت انعکاسی از چشمانداز کلی شما در روابط اجتماعی و زندگی جمعی است. اینکه در اتوبوس شلوغ جایتان را به پیرزنی که ایستاده است ندهید، چیزی در مورد شما به همه آنهایی که بیننده هستند می فهماند. اینکه حاضر نیستید لحظاتی راحتی خود را به خاطر دیگری به خطر بیندازید.
در اکثر موقعیتها، تصویر و ظاهر شما بخشی از چیزی نیست که توصیفکننده شماست؛ بلکه همه آن چیزی است که شما را توصیف میکند. کسانیکه چیزی در مورد شما نمیدانند با تنها اطلاعاتی که در دست دارند جای خالیها را پر میکنند، و آن چیزی نیست جز آنچه از رفتار و کردار شما میبینند. صرفنظر از فکری که شما در مورد خودتان دارید، یک عادت اجتماعی بد میتواند معیار فکر دیگران نسبت به شما شود: هر کسی که ببیند شما غذایتان را با دهان باز میجوید خیلی قبل از اینکه شغل یا تخصص شما را به خاطر بسپارد، آنرا به یاد خواهد آورد.
1. معرفی نکردن افراد : چه در یک موقعیت شغلی باشید و چه اجتماعی، اگر فراموش کنید که دو نفر را به هم معرفی کنید، بسیار زشت و ناشیانه به نظر خواهد رسید زیرا شما تنها آشنای مشترک آنها هستید. قوانین پذیرفته شدهای برای نحوه معرفی کردن حرفهای وجود دارد (مثل اول گفتن نام فردی که از نظر حرفهای مقام بالاتری دارد)، اما هیچکدام از آنها به اندازه اینکه یادتان نرود آنها را به هم معرفی کنید، مهم نیست.
اونور دنیا : موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود.
اینور دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.
اونور دنیا : مدیران بعضی وقت ها استعفا میدهند.
اینور دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا میشود.
اونور دنیا : افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
اینور دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترینهای کشور است.
اونور دنیا : برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند.
اینور دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود.
اونور دنیا : یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
اینور دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.
اونور دنیا : اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
اینور دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفادهای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
انسان های متفاوت، متفاوت رفتار می کنند و اثرات متفاوتی هم بجا می گذارند، استیو جابز یکی از این افراد متفاوت بود که با عقاید و الگوهایی که داشت توانست قله های موفقیت و محبوبیت را فتح کند. استیو جابز تنها اسطوره ای نخواهد بود که دنیای فناوری هرگز خدماتش را فراموش نمی کند.
1. کارشناسان هیچچیز نمیدانند روزنامهنگاران، تحلیلگران، مشاوران، بانکداران و راهبران نمیدانند چه بکنند، بنابراین تنها به شما مشاوره میدهند. آنها به تو میگویند چه چیزی در محصول تو وجود دارد که خوب عمل نمیکند اما قادر نیستند محصولی بهتر را بسازند. آنها میتوانند به تو بگویند چگونه یک محصول را بفروشی اما خود قادر به فروش آن نیستند. آنها میتوانند به تو توضیح دهند چگونه گروههای کاری بزرگ تشکیلدهی اما خودشان بدترین دفاتر را دارند. برای مثال، کارشناسان به ما میگویند 2نقص مهم "مکینتاش" در اواسط دهه 80 فقدان حمایت برای یک چاپگر چرخشی و نبود لوتوس3،2،1 بود؛ این تنها چیزی است که کارشناسان میتوانند به ما بگویند.
2. مشتریان نمیدانند چگونه چیزی را كه میخواهند به تو بگویند نقطه تمرکز اپل، نیمکره راست مغز استیو بود که با نیمکره چپ حرف میزد. اگر از مشتریان بپرسی چه چیزی میخواهند، آنها به تو میگویند: "بهترین، سریعترین و ارزانترین". اما این صدای یکنواخت تکراری بویی از یک تغییر انقلابی نبرده است. مشتریان تنها میتوانند آرزوهای خود را در قالب کلماتی بیان کنند که هنوز درحال استفاده از آنها هستند؛ در دورهای که در آن مکینتاش تولید میشد، همه میگفتند میخواهند رایانهای با بهترین، سریعترین و ارزانترین سیستم عامل MS-DOS داشته باشند. بهترین چیز برای یک شروع، تولید محصولی است که تو میخواهی استفاده کنی؛ این چیزی است که استیو جابز و استیو وزنیاک انجام دادند.
:: استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعهدهندگان اپل سال ۲۰۱۰ هنگام معرفی آیفون 4 ::
آدم های موفق خودشان را با افرادی كه با آنها هم فكر هستند، متحد میكنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یك گروه بودن را میدانند و می توان گفت آدم های موفق 30 فرق کلی با دیگران دارند که دانستن آنها بد نیست :
1. فرصتهایی را میبینند و پیدا میكنند كه دیگران آنها را نمیبینند.
2. از مشكلات درس میگیرند، در حالی كه دیگران فقط مشكلات را میبینند.
3. روی راهحلها تمركز میكنند.
4. هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در زمانی كه دیگران آرزو میكنند موفقیت به سراغشان آید.
5. مثل بقیه ترسهایی دارند ولی اجازه نمیدهند ترس آنها را كنترل و محدود كند.
6. سوالات درست را به شیوه صحیح از خود میپرسند. سوالهایی كه آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار میدهد.
7. به ندرت از چیزی شكایت میكنند و انرژیشان را به خاطر آن از دست نمیدهند. همه چیزی كه شكایت كردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفیبافی و بیثمر بودن است.
بعضی از کارجویان دائما شکایت می کنند که چرا با وجود داشتن مدارج تحصیلی بالا و معدل خوب نمی توانند شغل دلخواهشان را پیدا کنند؟ خواندن این مطلب تنها 5 دقیقه از وقت شما را می گیرد اما می تواند مسیرزندگی شغلی آینده تان را عوض کند.
رزومه چیست ؟ رزومه سندی است بین یک تا پنج صفحه که شما را به بهترین حالت توصیف می کند. به خاطر داشته باشید که رزومه ، فرم درخواست کار نمی باشد و هدف از تکمیل آن متقاعد کردن کارفرماست تا از بین چندین داوطلب شما را برای مصاحبه انتخاب کند.
یک رزومه به طور کلی باید شامل موارد زیر باشد :
1. اطلاعات شخصی :
در قسمت اول رزومه باید اطلاعات فردی ، شامل نام و نام خانوادگی ، تاریخ تولد ، وضعیت تاهل ، اطلاعات تماس ، آدرس محل سکونت و ایمیل را وارد نمایید.
2. تحصیلات :
می توانید در بخش دوم از رزومه تان ، مشخصات تحصیلی یا تجربیات کاری را اضافه کنید.به یاد داشته باشید که تنها 30 ثانیه زمان دارید تا بتوانید توجه کارفرما را جلب کنید پس از بین مشخصات تحصیلی و تجربیات کاری بخشی را اول مطرح کنید که چشم گیر تر است. اطلاعات تحصیلی شامل نام دبیرستان و یا دانشگاه، سال ورود و فراغت از تحصیل، رشته، گرایش و معدل می باشد. این قسمت از رزومه ، محل مناسبی برای نوشتن عنوان پایان نامه است.
مردم هرچند در جستجوی پول بیشتر هستند، ولی درعین حال میخواهند عزت نفس آنها هم حفظ شود و این چیزی است که برای بسیاری از کارکنان قابل دسترسی نیست.اکثر کارکنان اعم از مهندس، اپراتور یا مدیر علاوه بر حقوق، پاداش یا ترقی مقام، میخواهند مورد شناسایی قرار گیرند و قدرت آفرینندگی و خلاقیت آنها مورد توجه واقع شود.
آنها میخواهند به حرفه و سازمانشان افتخار کنند و بیشتر ازهرچیز، دوست دارند که برای کار خوبی که انجام میدهند، مدیران ارزش قایل شوند تا بدینوسیله احساس کنند که بر اعتبار و ارزششان افزوده شده است.آنها میخواهند تصور کنند که درگیر یک کار موثر و مهم هستند و نقش سازندهای در انجام یک بخش از آن کار دارند. تجربه نشان داده است که تحسین و شناسایی کارکنان موجب میشود تا آنان حداکثر تلاش را در انجام دادن کارها داشته باشند.
راههای بیشماری وجود دارد که یک مدیر میتواند آنها را بهکار گیرد تا نشان دهد برای کار کارکنانش اهمیت قایل است و تواناییهای آنها را مورد تحسین قرار میدهد. مثلا او میتواند پاکت دربستهای برای کارمند بفرستد و در آن از زحمات او تشکر کند. به طور حضوری از کارمند برای خوب انجام دادن کارش تشکر کند. از طریق پست الکترونیکی پیام مثبت و حمایتکنندهای برای کارمند بفرستد. نامهها و نظرات مثبت مشتریان را درخصوص یک کارمند در اجتماع کارکنان مطرح سازد. به این فهرست میتوان بینهایت راه اضافه کرد.
بیائید مزایای آگهی در اینترنت را بشماریم. شاید خودمان هم باورمان بشود! چون خودباوری سنگ اول در راه رسیدن به هدف است. برای لیستکردن مزیتهای "تبلیغات اینترنتی”، میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
امکان هدفگیری دقیق مخاطب:
آگهیدهنده میتواند مخاطب آگهی خود را با دقت بیشتری انتخاب کند؛ با مدیریت و کنترل مشخصات بازدیدکنندگان یک سایت، براساس اطلاعات بیننده، آگهی متناسب نشان داده شود.
امکاناتی بیشتر در اطلاعرسانی:
بر خلاف رسانههای سنتی، با استفاده از عناصر جذاب، جلوههای ویژه صوتی و تصویری و بهرهگیری از خلاقیت هنری، پیامهای موثرتری را میتوان تولید و منتشر نمود.
کیفیت مخاطبین:
اینترنت رسانهای جوان است و کاربران آن، اغلب از طبقهِ تحصیلکرده هستند و این کیفیت گروه مخاطبین، ارزش آگهی را بالا میبرد.
انعطاف در انجام پروژههای بزرگ:
اصلاح تبلیغات اینترنتی، با تحلیل بازخوردهای آگهی در حین فرآیند تبلیغات و در کوتاهترین زمان، ممکن میباشد.
افزایش هر-روزه نیاز به اینترنت:
به دلیل ویژگیهایی که اینترنت دارد، استفاده از بستر اینترنت روز به روز بیشتر شده و مراجعه به آن هر روز افزایش مییابد. شاید فردا برای درج آگهی شما دیر باشد!
هزینهِ مناسب:
هزینهِ تبلیغات اینترنتی در مقایسه با رسانههای سنتی ناچیز است.
نظارت دقیق مستمر و بیواسطه:
با بهرهگیری از نرمافزارهای کنترل آگهی، در هر لحظه، میزان اعتبار، تعداد نمایش و کلیک بر روی آگهی و اطلاعات آماری دیگر میتواند مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.
امکانات ویژه:
ماهیت تعامل چند جانبه در شبکهِ اینترنت، امکان ارتباط متقابل مخاطبان را فراهم آورده است و آگهی دهنده میتواند از نظرات و انتقادات مخاطبان خود باخبر گردد.
از همان سالهاي اول مدرسه اين آرزو شكل ميگيرد؛ آرزوي داشتن شغلي كه دوستش داريد و در آن احساس توانمندي ميكنيد اما كمتر كسي است كه در دنياي بزرگسالياش به اين آرزوي كودكي برسد. بعد از دانشگاه و ورود به بازار كار، با جديتر شدن زندگي و نيازهاي مالي، افراد تمام سعيشان را براي فراموشكردن آرزويشان و جديتر زندگي كردن به خرج ميدهند. براي كساني كه با دغدغههاي بسيار كار ميكنند، داشتن كسب و كاري كه بيشترين آرامش را به آنها بدهد آنقدر دور از دسترس بهنظر ميرسد كه برايش هيچ تلاشي نميكنند. رسيدن به آرزوها كار هركسي نيست اما اگر بهدنبال چيزي ميگرديد كه به زندگيتان معنا بدهد و شما را از نظر خودتان ارزشمندتر كند، بايد از همين لحظه آرزوهايتان را بازيابي كنيد و مسير زندگيتان را به آنها پيوند بزنيد. باور كنيد همه آدمهاي موفق هم از همين نكات ابتدايي شروع كردهاند.
چگونه شروع كنيد؟
«دوست داشتم روزي يك نويسنده شوم». اين جملهاي است كه ما هر روز از زبان آدمهاي اطرافمان به شكلهاي مختلف ميشنويم. برخي از آنها دوست دارند نويسنده شوند، برخيها ورزشكار و بعضيها هم آرزو دارند آشپزي حرفهاي باشند اما واقعيت اين است كه تا زماني كه به قصد انجام اين كار از جا بلند نشويد، چند خطي ننويسيد، غذايي درست نكنيد يا سراغ ورزش نرويد آرزويتان محقق نخواهد شد. رسيدن به آرزوها شايد يك شبه اتفاق نيفتد اما تا زماني كه با جديت براي شروع كردنش اقدام نكردهايد، نميتوانيد اميدي براي رسيدن به آن داشته باشيد. به جاي آرزو كردن، از همين لحظه براي برآورده كردن آرزويتان تلاش كنيد و به جاي ميخواستم، ميخواهم را به كار ببريد. براي شروع ميتوانيد فهرستي از آرزوهايتان را مشخص كنيد و باتوجه به تواناييهايتان مشخص كنيد كه چه راهي را قرار است آغاز كنيد.
وقتي كسي را ميبينيد كه به راحتي ميتواند نظر ديگران را به نفع خودش عوض كند، چه احساسي داريد؟ دوست داريد شما همچنين فردي شويد؟...
روانشناسان اعتقاد دارند شما با دانستن و استفاده از چند قانون ساده، ميتوانيد ذهنيت ديگران را نسبت به كاري كه درنظر داريد، تغيير دهيد.اولين قانون تغيير ذهنيت، اين است كه حرفتان را كوتاه، صريح و ساده بگوييد. يكي از كارشناساني كه در موسسه علم و مذهب فارادي در دانشگاه كمبريج در زمينه روانشناسي فعاليت ميكند ميگويد، مردم معمولا سختشان است كه در بحثهاي پيچيده شركت كرده و نظر خودشان را بگويند. او هر كدام از نقطهنظرهاي خود را با توضيحدادن مثالهاي سرگرمكننده و قصههايي از گوشه و كنار روانشناسي- اجتماعي روشن كرده است.
همدلي/ Empathy
در چشم مردم نگاه كنيد، وقتي سرشان را تكان ميدهند شما هم همان كار را انجام دهيد، به آنها بگوييد با ايشان همشهري هستيد! ما به مردمي كه مثل خودمان هستند، اعتماد ميكنيم. (ترجيح ميدهيم با كساني كار كنيم كه اهل يك طبقه اجتماعي و يك شهر هستيم يا به نوعي با هم ارتباط داريم.)
اطمينان/ Confidence
هرقدر شما بيشتر مطمئن باشيد، ما بيشتر احساس ميكنيم كه حق باشماست؛ حتي وقتي بدانيم كه فاكتورهاي شما اشتباه هستند. (سياستمداران تهاجمي يا فروشندگان را به خاطر بياوريد.)
ناهمخواني/ Incongruity
ذهن مردم را گول بزنيد، به جاي اينكه به آنها بگوييد قيمت هر عدد كيك 200 تومان است، بگوييد 5 عدد كيك هزار تومان است؛ به اين ترتيب مردم بيشتر ترغيب ميشوند كه 5 كيك از شما بخرند در نتيجه شما هم بيشتر فروش ميكنيد.
منافع شخصي/ Perceivedself
اگر بخواهيد به هدف خاصي دست پيدا كنيد و براي اين كار، نياز به متقاعد كردن ديگران داريد و بايد نظرشان را عوض كنيد، بهتر است براي توجيه كارتان از منافع مخاطبانتان صحبت كنيد؛ نه اينكه بر آرزوها و منافع خودتان تاكيد كنيد. مثلا به جاي اينكه بگوييد: «اگر اين كار را نكني، ناراحت ميشوم.» بگوييد: «اگر اين كار را انجام دهی، خوشحال می شوم».
سادگي/Simplicity
حرفتان را كوتاه، صريح و ساده بيان كنيد تا مردم را متقاعد كنيد كه صحبت شما درست است.
بيشتر مردم سعي ميكنند،يا حداقل دوست دارند خودشان را خوب جلوه دهند تا بد! اما هيچ شكي نيست كه در زندگي روزمره، روشهايي كه در اين مطلب گفته شد، بهطور برجستهاي براي دستيابي به منافع شخصي كاربرد دارند؛ به اين موضوع فكر كنيد. وكلا، آگهيدهندهها و سياستمداران و برخي از متخصصان كه اكثرا با چنين تكنيكهايي سر و كار دارند و افراد خوشآوازهاي هستند.اين مطلب در واقع براي كمك به منافع آدمهاي خوب نوشته شده؛ هر كسي كه كتابهاي هريپاتر را خوانده باشد، خوب ميداند از روشهاي جادويي يكساني ميتوان براي دستيابي به اهداف مثبت و هم منفي استفاده كرد. البته دانستن اين مطالب، باعث ميشود دست آدمهايي كه روزانه با آنها سروكار داريم، كمي رو شود! اما در عصر حاضر، مهمترين نكته، رفع تعارضها و ناسازگاريهاست.
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی میكرد.
او میخواست مزرعه سیبزمینیاش را شخم بزند اما این كار خیلی سختی بود.
تنها پسرش كه میتوانست به او كمك كند، در زندان بود!
پیرمرد نامهای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد: پسر عزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بكارم. من نمیخواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان كاشت محصول را دوست داشت. من برای كار مزرعه خیلی پیر شدهام. اگر تو اینجا بودی تمام مشكلات من حل میشد. من میدانم كه اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم میزدی ... دوستدار تو پدر
پس از چند روز پیرمرد این تلگراف را دریافت كرد: پدر به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن من آنجا اسلحه پنهان كرده ام.
صبح روز بعد 12 نفر از مأموران اف.بی.آی و افسران پلیس محلی دیده شدند و تمام مزرعه را برای یافتن اسلحه ها شخم زدند بدون اینكه اسلحهای پیدا كنند.
پیرمرد بهتزده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت كه چه اتفاقی افتاده و میخواهد چه كند؟
پسرش پاسخ داد: پدر برو و سیب زمینی هایت را بكار، این بهترین كاری بود كه از اینجا میتوانستم برایت انجام بدهم.
برخی شرکتها عملکرد بهتری نسبت به سایرین دارند. این امر میتواند به خاطر شناخته شدن و معروفیت نام شرکت، نوآوری، سهم بازار یا شماری دیگر از ویژگیهایی باشد که یک شرکت خوب را در میان سایر شرکتها برجسته میکند. نکته مهم برای سرمایهگذار این است که قادر باشد برندگان احتمالی را تشخیص دهد قبل از اینکه آنها تبدیل به نامهای مشهوری شوند.
در این مقاله نگاهی میاندازیم به سه مشخصه اصلی که باعث موفقیت یک شرکت میشود. سعی کنید آنها را به کار بگیرید، خواهید دید که شما هم با رديابي آنها به موفقیت دست پیدا میکنید.
سه راز موفقیت
بنابراین چه عواملی موجب موفقیت یک شرکت میشود، و آیا این شرکت مکان خوبی برای سرمایهگذاری است؟ پاسخ این سوال بستگی دارد به اینکه این سوال را از چه کسی میپرسید، یک حسابدار، اقتصاددان، بازاریاب یا کارشناس منابع انسانی، به هر حال با کنار هم گذاشتن همه این پاسخها، میتوانید یک شرکت موفق را با این مشخصات تعریف کنید:
"تواضع" و "فروتنی" از صفاتی هستند که هر بار که نامشان به گوش می رسد
احساس دلپذیر و خوشایندی در انسان به وجود می آورند.
شاید بشود گفت این طراوت و خوشایندی، خصوصیت همه صفات اخلاقی است، چرا که ریشه در فطرت آدمی دارند و ناخودآگاه نسبت به خوبی ها کششی را در ما ایجاد می کنند. اما باز این دو صفت تفاوت های چشمگیری با دیگر صفات اخلاقی دارند، چرا؟
همان طور که در مقالات گذشته به ویژه در دو قسمت قبلی همین مقاله مطرح شد، ضد این صفات یعنی "غرور" و "تکبر"، آزاردهنده ترین صفات آدمیزاد و البته خیرمایه بخشی از وجود ما هستند. می گویند آدم مغرور حتی از اسبی که کالسکه اش را می راند، بیزار است. متأسفانه این صفات منفی به قدری به ما نزدیکند که مثل اندام های درونی بدن، به چشم نمی آیند و دایم از آنها غافلیم. در اساس همین دو صفت هستند که در طول تاریخ، باعث سقوط افراد موفق از قله های ترقی چه در ابعاد مادی و چه در معنویات شده اند و صد البته این تهدید ادامه خواهد داشت و به قول نیچه "تکبر، آسان ترین راه برای از بین بردن سرافرازی هاست".
فکر نکنید آدم های با ضریب هوشی بالا در امان هستند، جالب اینجاست که این صفات ناپسند یعنی "غرور" و "تکبر"، هیچ گونه ارتباطی به میزان ضریب هوشی ما ندارند و در هر انسانی با هر میزان هوش و درایت به وضوح دیده می شوند. غیر از خود شخص که از این عیوب ریشه دار تا حدود قابل توجهی ـ یا کاملاً ـ غافل است، دیگران به عیوب او بیش از خودش واقفند و کم و کیف آن را به وضوح تشخیص می دهند. لذا هرازگاهی مستقیم یا غیرمستقیم نظرات یا رفتار ما را که ناشی از این غرور و تکبر است مورد ایراد قرار می دهند و اینجاست که ما اصلاً از این اعتراض خوشمان نمی آید و با هر روشی سعی می کنیم نظر گوینده را حتی الامکان تغییر دهیم و به او فهمانیم که کاملاً در اشتباه است. نظیر این علایم یعنی واکنش نسبت به انتقادات اطرافیان، نشان دهنده این است که این صفات در تار و پود وجودمان لانه کرده و برای مبارزه با این دو نقطه ضعف اساسی یعنی "غرور و تکبر" راه طولانی در پیش داریم و به نظر می رسد به این سادگی ها هم نمی توانیم از شرشان خلاص شویم! شاید تشریح برخی از تکنیک های فریبنده این دو صفت ناپسند، قدری راه مبارزه را بهتر ترسیم کند و ما را بیشتر با این اژدهای هزار چهره آشنا سازد.
آنتونی رابینز از اواسط دهه 1980 تقریباً به چهره اول مربیان پیشرفت شخصی تبدیل شده است و به نظر می رسد که جایگاه او در این زمینه برای بسیاری دیگر از مربیان، دست نیافتنی باشد.
شاخص شدن چهره آنتونی رابینز با تصاویری گره خورده است که بسیاری از شرکت کنندگان در سمینارهای او انجام دادند. یعنی با استفاده ار تمرکز ذهنی، توانستند از روی آتش عبور کنند. اما آنتونی رابینز فقط اینها نیست. او در بسیاری از آموزه ها و هم چنین سمینارهایی که برگزار کرده موفقیت را فقط از بُعد ذهنی بررسی نکرده و به تغذیه اهمیت تنفس و... در نیل به موفقیت اهمیت داده است.
در این زمینه نظراتی دارد که شاید بسیار جالب باشد. مثلاً می گوید نشاسته را با پروتئین نخورید یا هر چقدر گیاه خواری در پیش بگیرید از پیری زودرس اجتناب کرده اید و مطالب و مباحث دیگر که هرکدام برای خود بحث های زیادی به دنبال دارد. آنچه مشخص است این است که این نوع رژیم غذایی برای بسیاری جواب داده است و به کار بستن آنها می تواند تأثیر مثبتی بر زندگی شخصی ما بگذارد. اما لازم است اول بدانیم حرف حساب آنتونی رابینز در این زمینه چیست و بعد هم می ماند عمل کردن به آنکه بی تعارف کار هر کسی نیست و عمل کردن به آنها نیاز به آداب و اصولی دارد که کار را سخت می کند. با این حال اگر هدف، این است که امروزمان بهتر از دیروز باشد پس این آداب هم می تواند تبدیل به یک نوع عادت شود.
تمرین با یک رژیم غذایی عجیب
آنتونی جی ماهاوریک که خود را آنتونی رابینز معرفی می کند تحت عنوان تونی رابینز هم معروف است. رابینز با رژیم غذایی مخصوصی که خیلی با تئوری رابرت او یانگ مبنی بر رژیم آلکالاین شباهت دارد، توانسته بدن خود را سالم و در فرم ایده آل حفظ کند. اگرچه رژیم مطرح شده از سوی رابینز نکات منحصر به فرد دیگری هم در خود جای داده است.
تا به حال چند بار احساس كردهايد كه مغز شما از كار افتاده است و ديگر قادر به فكر كردن نيستيد؟ اين به دليل آن است كه ما نياز داريم توانائيهاي خود را براي فكر كردن افزايش دهيم. مطلب حاضر به نكاتي ميپردازد كه ما براي بيشتر و بهتر فكر كردن بايد به كار گيريم و به آن نياز داريم ...
1. يافتن بهترين زمان. بيشتر افراد مسن صبحها بهتر ميتوانند فكر كنند و اغلب جوانان بعداز ظهرها. شما چه زماني بهتر فكر ميكنيد؟
2. خوب تحصيل كنيد اما افراط نكنيد. بعضي از روانشناسان عقيده دارند كه تحصيلات تخصصي افراطي و زياد ميتواند به توانايي تفكر خلاقانه آسيب وارد كند. شما اگر در رشته نويسندگي دكترا كسب كنيد الزاما رمان نويس بزرگي نخواهيد شد.
3. روز خود را با بهترينها شروع كنيد. محققين نشان دادهاند كه مقدار كافئين موجود در يك فنجان قهوه ميتواند به تمركز حواس كمك كند اما اگر شما مستعد اضطراب هستيد بهتر است فراموشش كنيد.
4. خاطرات جديد را به خاطرات قبلي بچسبانيد. حافظه خود را چون دار بستي در نظر بگيريد و اطلاعات جديد را روي آن تثبيت كنيد. هميشه اطلاعات جديد را به چيزي پيوند دهيد و هرگز آن را تنها رها نكنيد.
همه ارتباط برقرار می کنند اما اینکه یاد بگیریم چطور خوب ارتباط برقرار کنیم نیازمند داشتن مهارت است. برای اینکه در کار و تجارت موفق شویم (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانیم مهارت های ارتباطی را خوب یاد بگیریم. برای بعضی ها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضی ها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن هستند و اعتماد به نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد می گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند؟ در اینجا به 7 راهکار برای ایجاد ارتباط موفق اشاره می کنیم :
1. اعتماد به نفس داشته باشید
مهارت های مردمی خوب با اعتماد به نفس شروع می شود. وقتی کسی اعتماد به نفس داشته باشد خیلی خوب معلوم می شود. اعتماد به نفس مثل آهن ربایی بقیه را به سمت شما می کشاند و
رفتارهایتان نشان می دهد که ارزش صرف وقت و تلاش را دارید. وقتی حس قوی نسبت به خودتان داشته باشید، خیلی سریع از گپ کوتاهی که با کسی دارید گذشته و فرصتی در اختیارتان قرار می دهد که بتوانید بدون اتلاف وقت به قلب رابطه دست یابید.
وقتی می خواهید رابطه ای موثر داشته باشید، یکی از مهمترین قوانینی که باید رعایت کنید این است که مستقیم به چشم های طرف مقابل نگاه کنید. کسانیکه اعتماد به نفس کافی ندارند از ارتباط چشمی خودداری می کنند. خودداری از ارتباط چشمی نشان دهنده عدم علاقه یا بدتر از آن عدم صداقت است. وقتی دو نفر با هم ارتباط چشمی برقرار می کنند، ارتباطی موثر شکل می گیرد. ارتباط چشمی با حرف هایی که می زنید هم اعتبار می بخشد.
نقش یک مدیرعامل در موفقیت یا عدم موفقیت یک شرکت بر کسی پوشیده نیست. مدیرعامل ها نفوذ خاصی روی یک شرکت و کارمندانش دارند. آن ها هدف را مشخص می کنند و کمپانی را به سوی آن رهبری می کنند. آنها برای یک رهبری موفق به سوی یک هدف خوب، باید دائم آمار و ارقام را زیر نظر داشته باشند؛ منابع مالی و انسانی را کنترل کنند و مدیریت زمانی بی نقص داشته باشند. بعلاوه آنها باید مانند یک مورخ، وقایع و نتایج را ثبت کنند و به خاطر بسپارند.
ما هم در این مطلب می خواهیم به ده مدیرعاملی بپردازیم که تاریخ تکنولوژی آنها را به خاطر خواهد سپرد. پس در ادامه ایمیل با ما همراه باشید تا با به یاد ماندنی ترین مدیران آی.تی آشنا شوید.
جف بزوز : مدیر عامل آمازون از سال 1995
جف بزوز را به خاطر خواهیم سپرد چون توانست بزرگترین فروشگاه آنلاین جهان را بنا کند. با تأسیس وبسایت آمازون، او توانست به مفهوم خرده فروشی آنلاین، مشروعیت بخشد. در سال 2007، کمپانی او Kindle را معرفی کرد که توانست به طور گسترده ای در میان کتاب خوان های الکترونیکی محبوب شده و پرچمدار نسل جدیدی از کتاب خوان های الکترونیکی ارزان قیمت گردد.
نولان بوشنل: مدیر عامل آتاری 1971 تا 1978
اگر چه بوشنل بازی های ویدئویی را اختراع نکرد، اما توانست تقاضای عمومی را برای این بازی ها بوجود آورد. او در سال 1971 توانست کمپانی افسانه ای آتاری را پایه گذاری کند. این کمپانی در سال 1976 به شرکت ارتباطات وارنر فروخته شد. هرچند بوشنل، فقط 7 سال بر آتاری حکمرانی کرد، اما در همین مدت این شرکت توانست به شدت رشد کند و تبدیل به بزرگترین کمپانی بازی های ویدئویی در جهان گردد. قبل از اینکه آقای بوشنل آتاری را ترک کند، این شرکت فروشی برابر 800 میلیون دلار داشت.
تحت نظارت او، آتاری توانست بازار خوبی برای کنسول های بازی خانگی درست کند. این شرکت همچنین یک سری موفق، از کنسول های خانگی Pong را هم معرفی نمود. آتاری 2600 هم از سایر محصولات معروف، در دوران بوشنل بود. اولین کامپیوتر خانگی آتاری هم در این دوران توسعه داده شد. جالب است بدانید که بوشنل در سال 1974، استیو جابز را برای کار در آتاری استخدام کرد.