با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
در بخش حکایت و داستان تابحال داستان های کوتاه و بلند بیشماری را شاید خوانده باشید که امیدوارم از هر کدام به معنای واقعی استفاده کرده باشید. اما داستان زیبای "گل خشکیده"، که در این اینجا تقدیم شما عزیزان خواهد شد به نظر من یکی از بینظیرترین نوع از داستانهای عاشقانه است، که مسلما با خوندنش حس خوبی بهتون میده و ازش لذت خواهید برد ...
قد بالای ۱۸۰، وزن متناسب، زیبا، جذاب و … این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند. توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم.
چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لااقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد. تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم و همچون عکسی همه جا همراهم بود ...
تا اینکه دیدار محسن، برادر مرجان، یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن را از قاب ذهنم بیرون کشید...
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :
سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم.
روز عشـق فرنـگی (ولنتـاین) در کشـورهای مختـلف جـهان
در روزهای اواخر بهمن و اواسط ماه فوریه هستیم که مصادف شده با روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) که این دو روز تنها به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان). ولی خیلی ها این چند روز را به "ولنتاین" که یک مناسبت خارجیست تعمیم می دهند و نسبت به روز عشق ایرانی (29 بهمن) یا همان "سپندارمذگان" بی توجه هستند ! بطوریکه اکثر جوان ها بدون اینکه از تاریخچه ولنتاین اطلاعی داشته باشند، سعی می کنند که در این روز برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند و هر طور شده یگانه عشقشان را خوشحال کنند ...
تصاویری از روز ولنتاین (روز عشق فرنگی) در کشورهای مختلف جهان را میتوانید در ادامه مشاهده کنید:
درست است گاه خانواده تنش هایی ایجاد می کند که به سختی می توان تعادل و آرامش را در آن برقرار ساخت اما نتایج تحقیقات علمی نشان می دهد که داشتن خانواده برای سلامتی انسان مفید است. زوج ها عمر طولانی تری دارند
حتی اگر خانواده را به ساده ترین شکل آن یعنی «زن و شوهر» بودن در نظر بگیریم باز تآثیر آن روی نشاط و سلامتی بدن به اندازه ی ورزش و تغذیه ی سالم است. بر اساس نتایج پژوهشی که Insee در ماه اوت سال ۲۰۰۷ منتشر ساخت، میانگین عمر زوج ها بیشتر از مجردین است. حمایتی که «قهرمانان زیر یک سقف» نثار یکدیگر می کنند همانند سپر حفاطتی، آنها را در مقابل استرس، این سم کشنده، مصون می دارد. افراد مجرد که معمولا عادت های پرخطری نظیر تغذیه ی نامناسب، مصرف الکل ، سیگار و .. را نیز در پیش می گیرند از این سپر حفاظتی بی بهره اند.
روابط زوجها، بعد از گذشت چند سال، تازگی و طراوت خود را از دست میدهد و حتی گاهی خسته کننده میشود. در چنین مواقعی باید تلاش کنید همه چیز را جالب نگه دارید تا رابطهتان سالم تر و قوی تر باشد. در این زمینه به نکات زیر توجه کنید:
گاهی بچگی کردن بد نیست
بعضی اوقات به خودتان کمی فرصت تفریح و شادی بدهید. با وجود تمام مشغلههای کاری میتوانید در یکی از روزهای هفته کار را خیلی زودتر تعطیل کنید و به خانه برگردید و با همسرتان اوقات خوشی را بگذرانید. اگر هوا برفی بود، آدم برفی درست کنید و به هم گلولههای برفی پرتاب کنید. اگر هوا آفتابی بود، کمی در پارک پیادهروی کنید. اگر دوست دارید در خانه بمانید، با هم بازی کنید، جدول حل کنید، شطرنج بازی کنید و یا هر کار مشترک دیگر.
تا کنون از خود پرسیده اید که مهمترین عنصر در هر رابطه ای چه چیز میباشد؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطه ای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمه گر عشق است.
شاید لازم باشد برای درک بهتر این مسئله رابطه (مانند ازدواج) را به یک بنا تشبیه کنیم. در این منزل باشکوه پی و شالوده خانه را عشق، ستونهای آن را دو فرد و مصالح ساختمانی اتصال دهنده آن را احترام تشکیل میدهند.